سفرنامه برادران شرلی»، سفرنامه دو جهانگرد انگلیسی با نام سر آنتونی شرلی و سر رابرت شرلی به ایران است.
معرفی اجمالی
شرح این سفر را یکی از همراهان این دو جهانگرد به نام جرح مانورینگ نوشته است و توسط شخصی، به نام آوانس به فارسی ترجمه شده است. سفرنامه برادران شرلی از چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان یکی از مآخذ تاریخ صفویه مورد استناد قرار میگیرد.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه مترجم، سفرنامه و ضمائم است. متن سفرنامه با شیوه نگارشی سایر سفرنامههای اروپایی و بدون ذکر تاریخ گزارشات از انگلستان آغاز و به اصفهان ختم میشود. در ضمایم کتاب نیز چند مقاله از نصرالله فلسفی ، عباس اقبال آشتیانی و دکتر محبت آئین و... آمده است.
گزارش محتوا
برادران شرلی سفر خود را از انگلستان آغاز و با عبور از خاک عثمانی و تحمل مشکلات فراوان از راه حلب به ایران رسیدند. آنها در 19 ژوئن سال 1598 در شهر قزوین ، پایتخت وقت ایران، با شاه عباس اول دیدار کردند که به نوشته مورخان، با این دیدار نفوذ و سپس مداخله انگستان در امور ایران آغاز شد. انگلستان با هدفهای استعماری، پیش از شاه عباس هم درصدد نفوذ درایران بر آمده بود؛ ولی موفق نشده بود. شاه عباس که قصد عقب راندن عثمانی را از مرزهای غربی ایران و اخراج پرتغالیها را از خلیج فارس و نیز تاسیس یک ارتش ملی و مدرن و خلاص کردن دولت از دست قزلباش (قشون ایالت) را داشت. در ژوئن 1598 از پیشنهادهای برادران شرلی استقبال کرده بود.
قوانین نظام پادشاهی صفویه
در نظام پادشاهی صفویه قوانین و اجرای آنها ویژگیهای خاصی داشته است که در سفرنامه این گونه بیان میشود: «قوانین این مملکت مانند قوانین عسگریه سخت است؛ مثلا اگر شخصی چیزی بدزدد که ده شاهی قیمت داشته باشد، او را به حکم حاکم از درخت میآویزند و خفه میکنند».
شاه صفوی برای ایجاد زمینه مناسب سیاسی، آنتونی شرلی را به سفارت به دربارهای اروپا فرستاد تا به آنها پیشنهاد اتحاد سیاسی و نظامی و دادن مزایای تجاری کند. وقتی قرار شد سرآنتونی به جانب اروپا عزیمت کند، یکی از سرداران قزلباش به نام حسینعلی بیک بیات نیز مامور سفارت به اروپا شد و از همین جا موجبات شکست این اقدام فراهم آمد؛ زیرا وجود دو سفیر در یک هیئت سیاسی نتیجهای جز جنجال در آغاز و شکست در پایان نخواهد داشت. به همین جهت ماموریت آنتونی شرلی در روسیه، نه فقط با دشواریهای فراوان روبه رو شد، حتی خود او نیز مستقیما مورد توهین قرار گرفت و دربار روسیه گذشته از آن که فقط حسینعلی بیک بیات را نمایندهی رسمی شاه ایران دانست، حتی فرستاده ی دیگری را هم که شاه عباس قبلا به روسیه فرستاه بود، بر آنتونی شرلی مقدم داشت.
هیئت سفارت پس از شش ماه اقامت در مسکو، به علت سنگینی باری که به همراه داشت، به شمال روسیه رفت و پس از تهیه ی آذوقه ، روی به سوی آلمان نهاد و در پراگ به حضور رودولف دوم پادشاه آلمان رسید. رودولف از هیئت سفارت به خوبی و گرمی پذیرایی نمود؛ ولی پیشنهاد اتحاد با ایران را بر ضد عثمانی با احتیاط پذیرفت و به آنتونی شرلی توصیه نمود که نامههای سلاطین اروپا را همراه پیکهای سیاسی ارسال دارد، زیرا دربارهای اروپا جرات ورود در اتحادیههای سیاسی بر ضد دولت عثمانی را ندارند.
کناره گیری از هیئت سیاسی
هیئت سیاسی ایران از پراگ به رم رفت و در این شهر به علت اختلافی که بین آنتونی شرلی و حسینعلی بیک بیات پیش آمد، آنتونی شرلی از هیئت سیاسی کناره گرفت و به حکومت ونیز پناهنده شد. علت این امر به- درستی روشن نیست. بعضی نوشتهاند که یکی از همراهان انگلیسی وی نامههای شاه عباس را از آنتونی ربوده و به قسطنطنیه (استانبول) برده و به سلطان عثمانی داده بود و بدین جهت آنتونی بر جان خود ترسید و گریخت. داستانهای دیگری نیز در این باره گفته شده، اما آن چه مسلم است، این که آنتونی شرلی تا ماه محرم 1010/ ژوئیه 1601، در شهر رم بود و سپس با دو تن از کسان خود محرمانه به ونیز رفت. پس از کناره گیری آنتونی شرلی، امور سفارت کلا بر عهده ی حسینعلی بیک بیات قرار گرفت؛ ولی او نیز چنان که گوییم کامروا نشد.
در هر حال، وقتی شاه عباس از بازگشت سرآنتونی شرلی نومید شد، برادرش رابرت را به سفارت از جانب خویش به دربارهای اروپا فرستاد. در کراکوی، پایتخت لهستان در آن روزگار، سیگیسموند وازا پادشاه آن کشور او را به گرمی تمام پذیرفت. در پراگ نیز رودولف دوم پادشاه آلمان مقدم سفیر ایران را گرامی داشت. در ایتالیا، رابرت به حضور پاپ پل پنجم رسید و تمایل فراوان شهریار ایران را به اتحاد با پادشاهان عیسوی فرنگ به ضد سلطان عثمانی یادآور شد. پاپ نیز با مهربانی با او سخن گفت و او را کنت کاخ مقدس لاتران لقب داد؛ اما در اسپانیا ماموریت رابرت با سردی تمام روبه رو شد.
او پس از سفر به انگلستان در اواخر سال 1023 به هند رسید و بنابر ماموریتی که از جانب شاه عباس داشت، به سفارت نزد نورالدین محمد جهانگیر رفت و پس از ایفای وظیفه ی سفارت، با هدایای جهانگیر، من جمله دو زنجیر فیل به ایران بازگشت و در جمادی الاول سال 1024 به اصفهان رسید.
این سفر رابرت شرلی نیز ثمرهای دربر نداشت و حتی در انگلستان نیز پیشنهادهای ارزنده ی وی، در باب استفاده ی تجار انگلیسی از دو بندر ایران و ایجاد نمایندگیهای سیاسی بر اثر تلقینات بازرگانی که با ترکان عثمانی داد و ستد داشتند، به جایی نرسید.
اگر چه این سفرنامه چندین بار تجدید چاپ شده، اما همگی بر اولین ترجمه؛ یعنی ترجمه «آوانس» صورت گرفته و تنها در کتاب حاضر به کوشش علی دهباشی مقالاتی به انتهای اثر افزوده شده است. در طی سفرنامه ادعاهایی درباره پارهای از مسائل اعتقادی، رفتاری ایرانیان مطرح میشود که یا از سر ناآگاهی است یا تحریف مسلم تاریخی که در پایان کتاب در مقالهای به قلم دهباشی پاسخ داده شده است. فهرست مطالب کتاب در ابتدای کتاب و فهرست منابع و مآخذ سفرنامه در ضمن مقاله «هنر آوانس در ترجمه و تدوین سفرنامه برادران شرلی» آمده